مطالعۀ بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا
author
Abstract:
معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون دربارۀ برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریۀ بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرمافزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان میدهد که مولانا در مقولۀ تمثیل از جنبههای گوناگونی از بهاءولد متأثر بودهاست؛ نخست اینکه در معارف و مثنوی نگرش فلسفی مشترکی به مقولۀ تمثیل وجود دارد. دیگر اینکه از نظر ساختاری، شیوۀ «تمثیلهای پیاپی» و مبتنی بر «تداعی» در هر دو اثر به کار رفته است. همچنین، بنیاد تمثیلهای مشترک هر دو اثر بر دو گونه گزارۀ تعلیمی و تعلیمی- فلسفی است. بررسی شیوۀ استدلال در این دو اثر نشان میدهد که در گزارههای تعلیمی- فلسفی، شبکۀ استدلال گستردهتر است و تمثیلهای اخلاقی با گزارهای که به یکی از موضوعات انسان و درون او مرتبط است، آغاز میشود و نتیجۀ آنها اثبات یکی از موازین حِکمی و تربیتی انسان است، اما در تمثیل نوع دوم، مقدمه یا گزاره شامل حُکمی دربارۀ هستی یا عناصر هستی است و بر قاعدهای کلّی تأکید دارد و به کمک آن قاعده، سرنوشت و هدف انسان نیز تبیین شده است. از این نظر میتوان تمثیلهای نوع اول را تعلیمی و نوع دوم را باورساز و نمایشگر جهانبینی و دورنمایی دانست که گوینده سعی دارد بر اساس آن مخاطب را اقناع کند.
similar resources
گذری بر انواع تمثیل در معارف بهاءولد
شگرد بلاغی تمثیل از دیرباز در میان صاحبان نظم و نثر در انتقال مفاهیم عقلی، انتزاعی و ذهنی شگردی تاثیرگذار بوده است و «بهاءولد «صاحب کتاب «معارف» نیز با بهرهگیری از اینعنصر تصویرساز و سایر عناصر بدیعی و بیانی، سبک نثر مرسل را بهنثر شاعرانه نزدیک ساختهاست. وی از انواع تمثیلهای واقعیتبنیاد، لفظی، منطقی، متناقضنما و نیز تمثیلهای رمزی که در حیطهی تمثیلهای داستانی و گسترده جایمیگیرند و نی...
full textحسّآمیزی در معارف بهاءولد
معارف، مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءولد، ازجمله آثار برجسته و شگرف نثر عرفانی است که به شیوة نثر بینابین و ساده نوشته شده است و در روانی، به شعر میماند. یکی از شیوههای بیان کردن و انتقالدادن تجربهها و مفاهیم، آن است که حواس گوناگون مخاطب را همزمان تحت تأثیر قرار دهند که در اینصورت میتوانیم قدرت القای معانی و مفاهیم را تا چند برابر افزایش دهیم. در این مقاله، یکی از زیباترین ص...
full textزیباشناختی تمثیل در مثنوی مولانا با گرایش حس نوستالژی
نوستالژی یا حس دلتنگی گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد ظاهر و تبدیل به یک اندیشه میشود. در عرصه ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسندهای رخ میدهد که پیرو انگیزشهای فردی یا اوضاع اجتماعی ـ سیاسی پیرامون خود، به نوعی به احساس دلزدگی از زمان حاضر دچار میشود. در حیطه ادبیات عرفانی باید گفت که عرفان تماما نوستالژی است؛ آن حس عجیبی که در بسیاری از متون مخصوصا در آثار مولانا با ا...
full textتصویرهای کنایی در معارف بهاءولد
کنایه یکی از اسلوبهای بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در کتاب معارف بهاءولد است. وی در این اثر عرفانی، با بهرهگیری از عناصر بیانی و بدیعی، به ویژه کنایه، سبک نثر خویش را از نثری عادی و علمی به نثری شاعرانه نزدیک کرده و بر زیبایی نوشتة خود افزوده است. عدم توجّه پژوهشگران زبان و ادب فارسی به نثر عرفانی معارف و تصویرگریهای آن، همواره سبب شده است که این اثر زیبا دستخوش فراموشی شود. در این...
full textتصویرهای کنایی در معارف بهاءولد
کنایه یکی از اسلوبهای بیان پوشیده، و از عناصر اصلی تصویرگری در کتاب معارف بهاءولد است. وی در این اثر عرفانی، با بهرهگیری از عناصر بیانی و بدیعی، به ویژه کنایه، سبک نثر خویش را از نثری عادی و علمی به نثری شاعرانه نزدیک کرده و بر زیبایی نوشته خود افزوده است. عدم توجّه پژوهش گران زبان و ادب فارسی به نثر عرفانی معارف و تصویرگریهای آن، همواره سبب شده است که این اثر زیبا دستخوش فراموشی شود. در این...
full textحسّ آمیزی در معارف بهاءولد
معارف، مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءولد، ازجمله آثار برجسته و شگرف نثر عرفانی است که به شیوه نثر بینابین و ساده نوشته شده است و در روانی، به شعر میماند. یکی از شیوههای بیان کردن و انتقال دادن تجربهها و مفاهیم، آن است که حواس گوناگون مخاطب را هم زمان تحت تأثیر قرار دهند که در اینصورت میتوانیم قدرت القای معانی و مفاهیم را تا چند برابر افزایش دهیم. در این مقاله، یکی از زیباترین ص...
full textMy Resources
Journal title
volume 9 issue 3
pages 45- 68
publication date 2017-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023